گزارش جلسه نقد داستان سرم ميان دستهاي ام راه مي رود
در جلسه نقد داستانهايي از مجموعه " يوسف2 "مطرح شد
دستاوردهاي تازه داستاني در گرو مطالعه و اقتباس آگاهانه
مصطفي فعلهگري، منتقد و نويسنده، ادبيات را به عنوان ايفا كننده نقش اصلي در معرفي انقلاب اسلامي و دفاعمقدس در جامعه معرفي كرد و گفت: نويسندگاني كه قصد دفاع از انقلاب اسلامي و دفاعمقدس را از طريق داستاننويسي دارند، بايد با مطالعه آگاهانه و اقتباس از آثار نويسندگان برجسته، به دستاوردهاي تازهاي برسند./
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، مصطفي فعلهگري، منتقد و نويسنده در ابتداي اين جلسه، نقد ادبي را در ايران ،كليشهاي و نويسندگان را قرباني اين يك نواختي دانست و افزود: صادق هدايت و محمدعلي جمالزاده، بنيانگذاران نقد ادبي در ايرانند و با توجه به اينكه ايران مهد داستانسرايي و ريشه هنرهاي ديگر است، بايد به مقوله نقد آنها اهميت داد. وي در ادامه، درباره سه داستان با عناوين «ساعتها همه خوابند» نوشته حسينعلي جعفري، «آخرين پلاك شناسايي را در مشت ميفشرديم» به قلم محمدحسن ابوحمزه و «سرم ميان دستهايم راه ميرود» نوشته تيمور آقامحمدي از مجموعه داستان يوسف 2 اظهار داشت: اين داستانها نويدبخش اينند كه جوانان همچنان در حوزه ادبيات دفاعمقدس فعالند. ظاهر داستانها متفاوت، اما در اصل يكي اند. موضوع هر سه داستان، گريز نقش اول داستان از اجتماع است. فعلهگري خلاصهاي از داستان «ساعتها همه خوابند» را بازگو كرد و افزود: رويكرد اين داستان تلخ نيست و بدون فراز و فرود پيش ميرود و داستان با يك صحنه نمادين به پايان ميرسد. البته استفاده از اصطلاحات كليشهاي و شعاري از توجه مخاطب به داستان ميكاهد. اين منتقد و نويسنده از ساختار ساده اين داستان ياد كرد و گفت: اگر نويسندگان جوان، در سبك و شيوه نگارش خود به قطعيت برسند، تبديل به يك شخصيت ادبي موفق خواهند شد. مصطفي فعلهگري، درباره نثر و ساختار داستان «آخرين پلاك شناسايي را در مشت ميفشرديم» تصريح كرد: اگرچه سادهگويي نويسنده در اين داستان قابل توجه است اما با اين حال در نثر آن، شاهد بافتي نو و بديع نيستيم. وي عدم فصلبندي در داستان و نبود فاصله بين نقشها را از ديگر ضعفهاي «آخرين پلاك شناسايي را در مشت ميفشرديم» دانست. دبير جلسه نقد كتاب يوسف2، نام داستان « سرم ميان دستهايم راه ميرود» را بسيار زيبا تلقي كرد و گفت: نثر اين داستان، ساده و گوياست، اما حرف تازهاي براي گفتن ندارد. وي به تكنيك سيال ذهن كه در اين داستان استفاده شده اشاره كرد و افزود: اين تكنيك بيش از 100سال در اروپا استفاده ميشد. به همين دليل، بايد با استفاده از لغات بومي و عاميانه، از تقليد بپرهيزيم. اين نويسنده و منتقد ادبي، به كتاب هفت صدا اشاره كرد و گفت: اين كتاب شامل؛ مصاحبه ریتا گیبرت بانرودا، مارکز و آستوریاس است كه دانستههاي ادبي شرق را در كارگاههاي بومي خود بازسازي و اعمال كردند. فعلهگري به كار بردن نثر ژورناليستي در هر سه داستان را نامناسب دانست و گفت: كلمات بايد با توجه به شان داستان به كاربرده شوند. با توجه به آثار احمد محمود، محمود دولتآبادي و سيمين دانشور، نثر تصويري و استفاده از توصيف، بهترين روش براي نگارش داستاننويسي است. مصطفي فعلهگري ادبيات را به عنوان ايفا كننده نقش اصلي در معرفي انقلاب اسلامي و دفاعمقدس در جامعه معرفي كرد و در پايان گفت: نويسندگاني كه قصد دفاع از انقلاب اسلامي و دفاعمقدس را از طريق داستاننويسي دارند، بايد با مطالعه آگاهانه و اقتباس از آثار نويسندگان برجسته، به دستاوردهاي تازهاي برسند. سياستمداران هر دوران از بين ميروند و تنها اين كتاب است كه باقي ميماند. در پايان جلسه نقد، تيمور آقامحمدي و حسينعلي جعفري از آثار خود دفاع كردند.
لينك: خبرگزاري كتاب
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی